جدول جو
جدول جو

معنی سک زنگی - جستجوی لغت در جدول جو

سک زنگی
زندگی نابسامان و بسیار آشفته
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لک زدگی
تصویر لک زدگی
حالت و چگونگی چیز لک زده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سکه زنی
تصویر سکه زنی
شغل و عمل سکه زن
فرهنگ فارسی عمید
(چَ زَ)
دهی از بخش زرین آباد شهرستان ایلام که در 6 هزارگزی خاورپهله، کنار راه مالرو دهلران واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 250 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه میسنه. محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ سَ)
جلفی. نادانی. سبکسری:
جز این هرچه در خارش آرد قلم
سبک سنگیی باشد از بیش و کم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سِ زَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی سن زده. به آفت سن گرفتار شدگی
لغت نامه دهخدا
(شَ بِ زَ)
شب گیسوفشان. کنایه از شب تاریک باشد. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(لَ زَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی لک زده. صفت لک زده
لغت نامه دهخدا
تصویری از سگ زندگی
تصویر سگ زندگی
کسی که مانند سگان زندگانی دارد آنکه زندگی پستی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لک زدگی
تصویر لک زدگی
کیفیت لک زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک رنگی
تصویر یک رنگی
دارای یک رنگ بودن مقابل دورنگی، صمیمی بودن مخلص و یک جهت بودن
فرهنگ لغت هوشیار
نوک استخوان گاو و گوسفند
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی شکار شبانه که نور چراغ اصلی ترین تمهید آن است
فرهنگ گویش مازندرانی
نزاع سگان
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که در شکار خوک مأمور است و سگان را در بیرون راندن خوک
فرهنگ گویش مازندرانی